به گزارش اقتصادنگار به نقل از ایسنا، در دهه ۱۹۶۰، تعداد ۴۰۰ ثروتمند آمریکایی بیش از نیمی از درآمد خود را بهعنوان مالیات بر عایدی سرمایه پرداخت میکردند. نرخهای مالیاتی بالاتر برای ثروتمندان، نابرابری را کنترل و به ایجاد شبکههای ایمنی اجتماعی و کوپنهای غذایی کمک کرد. امروزه، ابرثروتمندان نسبت به دوران طلایی کارنگیها و راکفلرها، سهم بیشتری از ثروت آمریکا را در دست دارند و تا حدی به این دلیل است که مالیات بر ثروتمندان کاهش یافته است. در سال ۲۰۱۸، میلیاردرهای برتر آمریکا تنها ۲۳ درصد از درآمد خود را بهعنوان مالیات پرداخت کردند.
اما چرا ثروتمندترین مردم جهان نسبت به مقدار سودی که کسب میکنند، کمترین مالیات بر عایدی سرمایه خود را پرداخت میکنند؟ پاسخ ساده این است: همه ما با میزان درآمد خود زندگی میکنیم اما میزان درآمد ما با درآمد فردی مانند جف بزوس متفاوت است؛ در سال ۲۰۱۹، زمانی که بزوس هنوز مدیر اجرایی آمازون بود، دستمزد سالانه وی فقط ۸۱ هزار و ۸۴۰ دلار بود اما اکنون او مالک تقریبا ۱۰ درصد از شرکتی است که در سال ۲۰۲۳ به میزان ۳۰ میلیارد دلار سود ثبت کرده است.
اگر آمازون سود خود را بهعنوان سود سهام به سهامداران بازگرداند، مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود بنابراین با صورتحساب مالیات بر عایدی سرمایه سنگین مواجه خواهد شد اما آمازون به سهامداران خود سود سهام پرداخت نمیکند. برکشایر هاتاوی یا تسلا نیز این کار را نمیکنند. در عوض، این شرکتها سود خود را حفظ و آنها را مجددا سرمایهگذاری و سهامداران خود را حتی ثروتمندتر میکنند.
مالیات در خارج از آمریکا
در خارج از ایالاتمتحده، اجتناب از مالیات حتی آسانتر است؛ برنارد آرنو، ثروتمندترین فرد جهان را در نظر بگیرید. سهام آرنو در ال وی ام اچ (LVMH)، مجموعه کالاهای لوکس، رسما متعلق به شرکتهای هلدینگی است که او کنترل میکند. در سال ۲۰۲۳، وی حدود سه میلیارد دلار سود سهام از ال وی ام اچ دریافت کرد.
فرانسه – مانند سایر کشورهای اروپایی – به سختی از این سود سهام، مالیات میگیرد، بنابراین، آرنو میتواند پول را تقریبا بهگونهای خرج کند که گویی مستقیما به حساب بانکی او واریز شده است و یا از طریق سایر نهادهای ثبتشده بهعنوان مثال، امور بشردوستانه، یا برای سرپا نگه داشتن قایق تفریحی یا خرید شرکتهای بیشتر استفاده کند.
از لحاظ تاریخی، ثروتمندان مجبور بودند مالیاتهای سنگینی بر سود شرکتها، منبع اصلی درآمدشان، بپردازند و ثروتی که به وارثان آنان میرسید نیز مشمول مالیات املاک بود. اما هر دو مالیات در دهههای اخیر حذف شدهاند. در سال ۲۰۱۸، ایالاتمتحده حداکثر نرخ مالیات شرکتی خود را از ۳۵ درصد به ۲۱ درصد کاهش داد و مالیات بر املاک تقریبا در آمریکا ناپدید شده است. در حال حاضر، نسبت به ثروت خانوارهای ایالاتمتحده، فقط یک چهارم درآمد مالیاتی که در دهه ۱۹۷۰ ثبت میشد، ایجاد میشود.
پس چه باید کرد؟
یکی از موانع اجرای طرح مالیات بر عایدی سرمایه میلیاردرها، خطر مهاجرت آنها به کشورهایی با مالیات کم است. در اروپا، برخی از میلیاردرهایی که ثروت آنان در فرانسه، سوئد یا آلمان ثبت شده است، در سوئیس اقامت دارند، جایی که کسری از آنچه در کشور خود پرداخت میکنند را میپردازند. اگرچه تعداد کمی از افراد ابرثروتمند واقعا مکان سکونت خود را جابهجا میکنند، اما این احتمال وجود دارد که آنان چنین کاری انجام دهند.
راهی برای فرار مالیاتی
راهی برای کاهش جذابیت فرار مالیاتی وجود دارد که حداقل مالیات جهانی است. در سال ۲۰۲۱، بیش از ۱۳۰ کشور موافقت کردند که حداقل نرخ مالیاتی ۱۵ درصدی را بر سود شرکتهای بزرگ چند ملیتی اعمال کنند. بنابراین مهم نیست که شرکت سود خود را در کجا ثبت کند زیرا همچنان باید حداقل مبلغ پایه مالیات را بر اساس توافق بپردازد.
بر اساس نتایج جلسه وزرای دارایی گروه ۲۰، میلیاردرها باید برای مالیات بر عایدی سرمایه معادل بخش کوچکی – مثلا ۲ درصد – از ثروت خود را سالانه بپردازند. شخصی مانند برنارد آرنو که حدود ۲۱۰ میلیارد دلار ثروت دارد، در صورت عدم پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه، باید مالیات اضافی معادل تقریبا ۴.۲ میلیارد دلار بپردازد. در مجموع، این پیشنهاد به کشورها این امکان را میدهد که سالانه ۲۵۰ میلیارد دلار درآمد مالیاتی اضافی جمعآوری کنند که حتی بیشتر از آن چیزی است که حداقل مالیات جهانی بر شرکتها اضافه میشود.
حداقل مالیات
یکی از چالشهای ایجاد حداقل مالیات، تضمین مشارکت گسترده است. در توافقنامه حداقل مالیاتی چندملیتی، کشورهای شرکتکننده مجاز به پرداخت مالیات بر شرکتهای کشورهایی هستند که آن را ثبت نکردهاند. این امر به هر کشوری انگیزه میدهد که به این توافق بپیوندد. برای میلیاردرها هم باید از همین مکانیسم استفاده کرد. بهعنوان مثال، اگر سوئیس از مالیات بر ثروتمندانی که در آنجا زندگی میکنند خودداری کند، کشورهای دیگر میتوانند از طرف این کشور از آنها مالیات بگیرند.
ما در حال حاضر شاهد تحرکاتی در این زمینه هستیم؛ کشورهایی مانند برزیل که در سال جاری ریاست اجلاس گروه ۲۰ را بر عهده دارد، مدیریت فوقالعادهای در این زمینه از خود نشان داده است و به تازگی فرانسه، آلمان، آفریقای جنوبی و اسپانیا از حداقل مالیات بر میلیاردرها حمایت کردهاند. در ایالاتمتحده، رئیسجمهور بایدن مالیات میلیاردرها را پیشنهاد کرده است که اهداف مشابهی دارد.
واضح است که این پیشنهاد، مالیات پزشکان، وکلا، صاحبان مشاغل کوچک یا بقیه طبقه متوسط رو به بالا را افزایش نمیدهد. در این گزارش در مورد درخواست از تعداد بسیار کمی از افراد ثروتمند – حدود ۳۰۰۰ نفر – صحبت میشود تا اندکی از سود خود را به دولت هایی برگردانند که بودجه آموزش و مراقبتهای بهداشتی کارکنان خود را تامین میکنند و به کسب و کار آنها اجازه میدهند فعالیت و پیشرفت کنند.