به گزارش اقتصادنگار به نقل از ایسنا، علی کجباف، درباره چالشهای صنعت هوایی بیان کرد: چالش روز صنعت هواپیمایی ایران کمبود صندلی پرواز در بازار است. این کمبود به دلیل دخالت دولت در قیمتگذاری بلیت هواپیما است. این دخالت باعث شده که شرکتهای هواپیمایی نتوانند قیمت بلیتها را متناسب با هزینههای خود افزایش دهند و در نتیجه، مجبور به کاهش تعداد صندلیهای پروازهای خود شدهاند.
وی با بیان اینکه فرسودگی ناوگان از مشکلات دیگر صنعت هواپیمایی است، افزود: فرسودگی ناوگان باعث افزایش هزینههای تعمیر و نگهداری هواپیماها، کاهش بهرهوری روزانه هواپیما و زمینگیری برخی ناوگان و در نهایت افزایش قیمت بلیت میشود. در عین حال تحریمها نیز باعث افزایش هزینههای تامین قطعات و خدمات هواپیمایی شده است.
این کارشناس حوزه حملونقل هوایی درباره علت کمبود بلیت هواپیما بیان کرد: علت اصلی کمبود صندلی پرواز در ایران، دخالت دولت در قیمتگذاری بلیت هواپیما است. قیمت بلیت هواپیما بهصورت دستوری تعیین میشود و این دخالت باعث شده که شرکتهای هواپیمایی نتوانند قیمت بلیتها را متناسب با هزینههای خود افزایش دهند و در نتیجه، مجبور به کاهش تعداد صندلیهای پروازهای خود شدهاند.
فرسودگی ناوگان و تحریمها، عامل موثر در کمبود عرضه بلیت
کجباف ادامه داد: البته فرسودگی ناوگان و تحریمها نیز از دیگر عوامل کمبود عرضه بلیت است. فرسودگی ناوگان باعث افزایش هزینههای تعمیر و نگهداری هواپیماها و در نتیجه افزایش قیمت بلیت میشود. تحریمها نیز باعث افزایش هزینههای تامین قطعات و خدمات هواپیمایی میشود.
وی درباره نقش ایرلاینها در این خصوص توضیح داد: فارغ از عوامل ساختار رقابتی صنعت هواپیمایی، به نظر میرسد شرکتهای هواپیمایی بابت کاهش قیمت بلیت از دو طریق عرضه صندلی خود را در بازار محدود کردهاند. یک از طریق کاهش پروازها، که ایرلاینها تعداد پروازهای خود را کاهش دادهاند تا تعداد صندلیهای کمتری در بازار عرضه کنند. دیگر از طریق غیرفعال کردن و زمینگیر کردن ناوگان خود، شرکتهای هواپیمایی برخی از هواپیماهای خود را زمینگیر کردهاند تا هزینههای تعمیر و نگهداری آنها را کاهش دهند.
این کارشناس صنعت هوایی با بیان اینکه کاهش دستوری قیمت بلیت باعث کاهش درآمد شرکتهای هواپیمایی میشود. در نتیجه، شرکتهای هواپیمایی برای جبران این کاهش درآمد، باید هزینههای خود را کاهش دهند یا تعداد صندلیهای خود را کاهش دهند.
کجباف خاطرنشان کرد: کاهش قیمت دستوری بلیت هواپیما، گرچه در کوتاهمدت، تقاضای صنعت هواپیمایی را افزایش میدهد و حتی باعث میشود که برخی از مردم از سایر شقوق حملونقل نظیر جادهای و ریلی به سمت پرواز با هواپیما روی بیاورند، ولی در بلندمدت این امر میتواند منجر به کاهش کیفیت خدمات شرکتهای هواپیمایی، کاهش ایمنی پروازها و حتی ورشکستگی برخی از شرکتهای هواپیمایی شود.
وی ادامه داد: یکی از راههای کاهش هزینه بلیت، و تراز کردن درآمد و هزینه در شرکتهای هواپیمایی، کاهش کیفیت خدمات است. شرکتهای هواپیمایی ممکن است برای جبران کاهش درآمد، هزینههای خدمات خود را کاهش دهند. این امر میتواند منجر به کاهش ایمنی پروازها، کاهش راحتی مسافران و کاهش جذابیت شرکت هواپیمایی برای مسافران شود.
این کارشناس صنعت حملونقل هوایی بیان کرد: در سالهای اخیر، شرکتهای هواپیمایی ایران بارها از افزایش قیمت بلیت هواپیما برای جبران هزینههای خود خبر دادهاند. این افزایش قیمت با مخالفتهای زیادی از سوی مردم و مسئولان روبرو شده است. مهمترین علت افزایش قیمت بلیت هواپیما ناشی از تورم و نرخ ارز است. تورم باعث افزایش هزینههای پرسنلی، هزینههای تامین قطعات و حتی خدمات فرودگاهی میشود. افزایش نرخ ارز نیز باعث افزایش هزینههای واردات قطعات و خدمات هواپیمایی میشود.
مسئولان دولتی با افزایش قیمت بلیت هواپیما مخالف هستند
کجباف با بیان اینکه با وجود درخواست شرکتهای هواپیمایی، عموماً مسئولان با افزایش قیمت بلیت هواپیما مخالف هستند، افزود: یکی از دلایل آنها این است که افزایش قیمت بلیت هواپیما میتواند باعث افزایش هزینههای سفر برای مردم شود. این امر میتواند بهویژه برای اقشار کمدرآمد جامعه مشکلساز باشد. بسیاری از مردم از سفر با هواپیما برای انجام کارهای ضروری مانند زیارت، درمان و دیدار با خانواده و دوستان استفاده میکنند. افزایش قیمت بلیت هواپیما میتواند این سفرها را برای آنها دشوارتر یا حتی غیرممکن کند.
وی ادامه داد: همچنین افزایش قیمت بلیت هواپیما میتواند باعث افزایش قیمت سایر کالاها و خدمات مرتبط با سفر شود. به عنوان مثال، ممکن است باعث افزایش قیمت هتلها، رستورانها و سایر خدمات گردشگری شود. این امر میتواند به ویژه برای گردشگری و صنعت حمل و نقل هوایی مشکلساز باشد. گردشگری یکی از صنایع مهم در اقتصاد ایران است و درآمد زیادی را برای کشور ایجاد میکند. افزایش قیمت بلیت هواپیما میتواند باعث کاهش درآمد این صنعت شود.
این کارشناس صنعت حملونقل هوایی خاطرنشان کرد: در کنار دلایل اقتصادی، مسئولان ممکن است دلایل سیاسی و اجتماعی دیگری نیز برای مخالفت با افزایش قیمت بلیت هواپیما داشته باشند. به عنوان مثال، ممکن است نگران باشند که افزایش قیمت بلیت هواپیما باعث افزایش نارضایتی عمومی شده یا اینکه دولت را به حمایت از منافع شرکتهای هواپیمایی متهم کنند.
آزادسازی بلیت هواپیما چه نتیجهای بهدنبال دارد؟
کجباف درباره نتیجه آزادسازی قیمت بلیت هواپیما بیان کرد: گرچه در ابتدای آزادسازی قیمت بلیت هواپیما، با افزایش قیمت بلیت، تقاضا کاهش مییابد، اما در بلندمدت هزینههای یارانهای دولت برای حمایت از شرکتهای هواپیمایی کاهش مییابد. همچنین، با افزایش رقابت بین شرکتهای هواپیمایی، کیفیت خدمات و بهرهوری صنعت هواپیمایی افزایش مییابد و قیمت بلیت هواپیما نیز کاهش مییابد.
وی ادامه داد: با توجه به این مشکلات، افزایش قیمت بلیت هواپیما بهعنوان یک راهحل برای جبران کاهش درآمد شرکتهای هواپیمایی پیشنهاد میشود. البته این افزایش قیمت باید به گونهای باشد که فشار زیادی به مردم وارد نکند و باعث کاهش تقاضا برای سفر با هواپیما نشود. برای این منظور، دولت باید با همکاری شرکتهای هواپیمایی، یک سازوکار مناسب برای تعیین قیمت بلیت هواپیما تدوین کند. این سازوکار باید به گونهای باشد که از یک سو، هزینههای شرکتهای هواپیمایی را پوشش دهد و از سوی دیگر، فشار زیادی بر مردم وارد نکند.
سوخت یارانهای
پرسش: در حال حاضر شرکتهای هواپیمایی یارانه سوخت دریافت میکنند. برای رشد صنعت هوایی بهتر است این روند ادامه داشته باشد؟ یا یارانه سوخت حذف شود؟
این کارشناس صنعت حملونقل با بیان اینکه ادامه روند دریافت یارانه سوخت توسط شرکتهای هواپیمایی، چندان به نفع رشد صنعت هوایی نیست، افزود: این امر باعث میشود شرکتها انگیزهای برای کاهش مصرف سوخت و افزایش بهرهوری آن نداشته باشند. همچنین، یارانه سوخت بهانهای برای مداخله دولت در بازار و نرخگذاری دستوری قیمت بلیت هواپیما از سوی دولت ایجاد میکند.
کجباف ادامه داد: در مقابل حذف یارانه سوخت به همراه آزادسازی نرخ بلیت هواپیما باعث میشود که قیمت بلیت هواپیما به قیمت واقعی خود نزدیکتر شود. این امر ممکن است باعث کاهش تقاضا برای سفر با هواپیما شود، اما در نهایت باعث میشود که صنعت هوایی بهطور پایدار رشد کند.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین به نظر میرسد که حذف یارانه سوخت، بهترین راهکار برای رشد صنعت هوایی است. البته این حذف باید بهصورت تدریجی انجام شود تا تأثیر زیادی بر صنعت هوایی نداشته باشد. همچنین، باید راهکارهای جایگزینی برای حمایت از شرکتهای هواپیمایی در نظر گرفته شود. بهعنوان مثال، دولت میتواند به شرکتهای هواپیمایی تسهیلاتی ارائه کند تا هواپیماهای جدید و کارآمدتری بخرند. این امر باعث میشود که مصرف سوخت شرکتها و در نتیجه، هزینه آنها کاهش یابد.